تاریخچه
افسانه شاپوری ریشه داستان را به زمان اساطیری و دوران نوسنگی مربوط میداند. به گفته او نشانههای این داستان حاکی از تلاش انسان (پیرزن) برای تسلیم نشدن و خورده نشدن در برابر عوامل «بزرگ مادر هستی» است و از پایان اقتدار و تسلط نمادهای آن در برابر انسان متفکر حکایت میکند.[۳]
خلاصه داستان
این متل داستان پیرزنی است که به قصد دیدار دختر و دامادش به سفر میرود و در راه با حیوانات وحشی برخورد میکند که قصد دریدن او را دارند. ولی آنان را مجاب میکند که صبر کنند و در بازگشت و وقتی او در اثر پذیرایی دخترش «چاق و چله» شد او را بخورند. حیوانات قبول میکنند. ولی پیرزن در بازگشت با مخفی شدن در یک کدو از میان آنان فرار میکند و به خانه میرسد.
روایت تاجیکی
این روایت که
کدوی قلون نام دارد اندکی با روایت ایرانی متفاوت است. قهرمان داستان پسر بازیگوشی به نام بختیار است که برای شکار به صحرا رفته و به حیوانات درندهای که قصد خوردن او را دارند میگوید:«من لاغرم بگذار مرغ و کبک شکار کنم با هم بخوریم» و آنان را گول میزند و در بازگشت در کدویی مخفی شده و به خانه میرسد.[۴]
انتشار
خروج پیرزن در کدو از خانه دختر و دامادش. اثر پرویز کلانتری در نخستین کتاب رنگی کودک در ایران. سال ۱۳۴۳
ویرایشی رنگی از این کتاب که در سال ۱۳۴۳ در ایران منتشر شد، نخستین کتاب کودک ایرانی است که کم و بیش در آن از چاپ چهار رنگ استفاده شدهاست.[۵]
در میان عناوین کتابهای منظومی که در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ برای کودکان در ایران منتشر شد، سه عنوان «شنگول و منگول»، «کدوی قلقلهزن» و «خاله سوسکه» دارای بیشترین تکرار بودهاند.[۶]
نقش آموزشی
در افسانه کدوی قلقلهزن کودک میآموزد که هنگام سختی و دشواری، از شگردها و ترفندهای ارژنگ دیو...
ادامه مطلبما را در سایت ارژنگ دیو دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : groups10lis بازدید : 71 تاريخ : پنجشنبه 16 تير 1401 ساعت: 21:44